امروز بیمارهایی که به من مراجعه داشتن،با پس زمینهی صدای آهنگ به غایت غمگین پرتقال من ویزیت شدن...
من میپرسیدم مادرجان دیگه چه مشکلی داری?و صدا میخوند "بودنت هنوز مثل بارونه..."
من میپرسیدم سرفهی خشک میزنی یا خلطی?و صدا میخوند"آهای زمونه....آهای زمونه..."
امروز اهالی این روستا فهمیدن بی حوصله ام و دلتنگ و غمگین...